هفت روند کلیدی دیتاسنتر
شرکتهای فعال در زمینه ارائه راهحلهای زیرساختی و مشتریان آنها تمایل دارند درباره روندهای در حال تغییر و آینده مراکز داده، اطلاعات دقیقی به دست آورند، تا بدانند سرمایهگذاری روی کدامیک از فناوریها سودبخش بوده و در بلندمدت بازگشت سرمایه خوبی را رقم خواهد زد. مفتاح رایانه افزار به عنوان یکی از شرکتهای پیشرو در ارائه خدمات زیرساختی، وظیفه خود میداند روندهای روبهرشد را مورد بررسی قرار داده و از طریق جمعآوری اطلاعاتی درباره آینده صنعت مرکز داده به شرکتها و مشتریان بینش دقیقی در این زمینه ارائه دهد. از اینرو، در این مطلب، هفت روند کلیدی دیتاسنتر را مورد بررسی قرار دهیم.
آمارها به این نکته اشاره دارند که مراکز داده با فشار بیسابقهای روبرو هستند و شرکتها برای غلبه بر این مشکل مجبور به توسعهپذیری زیرساختها هستند، با اینحال، اصل مهمی که باید به آن دقت کنید، شناسایی مناطقی است که نیازمند سرمایهگذاریهای کلان هستند. ما به وضوح مشاهده میکنیم که روندها در حال همگرایی هستند، نیازها در حال تغییر هستند و صنعت ما در ده سال آینده کاملا متفاوت از آن چیزی خواهد بود که به نظر میرسد. بنابراین، جای تعجب نیست که همه سعی میکنیم به آینده فکر کنیم و خود را در خط مقدم مسیر تحول دیجیتال قرار دهیم. دورنمای آینده کاملا روشن شدن است، البته به شرطی که بتوانیم روندهای محتمل و تاثیرگذار که میتوانند بر فعالیتهای تجاری ما تاثیرگذار باشند را شناسایی کنیم. در ادامه، به هفت روند کلیدی دیتاسنتر میپردازیم:
روند اول
تجهیزات فناوری اطلاعات هر 18 ماه گرمتر میشوند، در حالی که مراکز داده باهدف سرویسدهی 20 ساله طراحی میشوند که همین مسئله باعث قطع مکرر دسترسی به مراکز داده شده که متاسفانه با گذشت زمان بدتر میشود.
اگر در حوزه زیرساخت و دیتاسنتر به فعالیت اشتغال داشته باشید به خوبی از این نکته اطلاع دارید که تجهیزات فناوری اطلاعات روند گرمتر شدن را تجربه میکنند. متاسفانه، این مسئله با هر بهروزرسانی محصول بدتر میشود و پایانی برای آن قابل تصور نیست. برای ارزیابی دقیقتر این مسئله کافی است سرورهای دو یونیتی و دو سوکتی طراحی شده از سوی برندهای معتبر که در مراکز داده سطح اول نصب میشوند را مورد بررسی قرار دهید تا ببینید مصرف برق و تولید گرمای سرورها در طول زمان چقدر افزایش پیدا کردهاند. بهعنوان یک آمار کلی به چند مورد زیر دقت کنید:
- سرورهای سال 2012 دارای دو منبع تغذیه 570-870 وات بودند.
- سرورهای سال 2017 دارای دو منبع تغذیه 495-1100 وات بودند.
- سرورهای سال 2022 دارای دو منبع تغذیه 800 وات تا 2400 وات بودند.
مشاهده میکنید ظرفیت منبع تغذیه در طول ده سال بیش از دو برابر شده است و اگر این روند ادامه یابد، سرورها تا سال 2032 منابع تغذیه 7000 واتی خواهند داشت. آیا مرکز دادهای که پیادهسازی کردهاید یا قصد پیادهسازی آنرا دارید با این مسئله کنار میآید؟
با توجه به اینکه مراکز داده باهدف خدمترسانی بیست سال یا بیشتر ساخته میشوند، طراحان مراکز داده باید به فکر علاج واقعه قبل از وقوع باشند. کارشناسان شبکه میتوانند از راهحلهای مختلفی برای غلبه بر این مشکل استفاده کنند. اولین راهکار ساخت و استقرار سامانههای سرمایشی پرهزینهای است که امکان پشتیبانی از تجهیزات آینده را ندارند یا باید به دنبال طراحی مراکز دادهای باشید که اجازه دهند هر چند سال یکبار یک سامانه سرمایشی گرانقیمت را به پیکره زیرساخت فعلی اضافه کنید.
هیچیک از این روشها به دلیل پیچیدگی و افزایش هزینهها جذاب نیستند، اما راهحلهای دیگری مثل کاهش تراکم رکها وجود دارند که نقش مهمی در این زمینه دارند. بهطور مثال، به جای آنکه ردیفی از سرورها را درون رکها قرار دهید، میتوانید از یک سرور رده بالا استفاده کنید که توان پردازشی و ذخیرهسازی کافی را در اختیارتان قرار دهد. در این حالت، هزینهها به شکل قابل توجهی کاهش پیدا میکنند.
روند دوم
ساخت دیتاسنتر (مرکز داده) سالها طول میکشد و متاسفانه عدم ثبات در زنجیره تامین شرایط را بدتر میکند.
شرکتهای فعال در زمینه ساخت مراکز داده مدعی هستند یک مرکز داده را در بازه زمانی دوازده تا هجده ماه پیادهسازی خواهند کرد. این حرف ممکن است درست باشد، اما برخی شرکتها مواردی مثل ارزیابیهای دقیق، برنامهریزیهای درست، شناسایی مکان مناسب و سایر کارهای اولیه قبل از شروع ساخت را نادیده میگیرند. به همین دلیل است که برخی از بزرگترین مراکز داده پنج سال یا بیشتر طول میکشد تا از مرحله ایده اولیه به فاز پیادهسازی و اجرایی شدن برسند.
بدتر از همه، مسائل مربوط به زنجیره تامین بر هزینهها و زمانبندی ساخت دادهها تاثیرگذار است. قیمت فولاد در چند سال گذشته افزایش محسوسی داشته است. چیلرها، ژنراتورها و حتی سامانههای روشنایی نیز افزایش قیمت زیادی داشتهاند. هریک از این ملزومات مهم نیازمند ارزیابی دقیق هستند که پرداختن به آنها خارج از حوصله این مقاله است. با اینحال، در مقطع فعلی، صنعت روند جدیدی را آغاز کرده که پیش مونتاژ مولفههای مرکز داده در کارخانهها و سپس ارسال آنها به سایتها باهدف تسریع روند ساخت است. شرکتهای فعال در زمینه ساخت تجهیزات زیرساختی مثل رک و ملزومات آن، مواد و مولفههای ضروری موردنیاز برخی از مشتریان خاص را زودتر از موعد به عنوان سفارش دریافت میکنند تا بتوانند محصولی سفارشی را در زمان کوتاهی ساخته و روانه بازار کنند. این یک واقعیت بدیهی است که به وضوح مشاهده میکنیم که تبدیل به هنجار شده و انتظار داریم در چند دهه آینده نه تنها شرکتهای خارجی فعال در این زمینه، بلکه شرکتهای داخلی که روی بحث ساخت تجهیزات زیرساختی مثل رکها متمرکز هستند، این مسئله را به شکل جدی مورد توجه قرار دهند.
روند سوم
تقاضا به سمت استفاده بهینه از تجهیزات متمایل میشود
یکی از مشکلات رایجی که متاسفانه کمتر رسانه و سایتی به آن میپردازد، مبحث ضایعات است که یکی از دغدغههای جدی طراحان مراکز داده، شرکتهای فعال در زمینه زیرساخت و اپراتورها به شمار میرود. از طراحی اولیه تا از مدار خارج کردن یک مرکز داده یا اتاق سرور، سازمانها به دنبال راههایی برای کاهش ضایعات الکترونیکی و البته استفاده بهینه از تجهیزات و منابع استراتژیک طبیعی هستند. از راهحلهای کارآمد در این زمینه به موارد زیر باید اشاره کرد:
- روی آوردن به طرحهای نوآورانه که نیازمند مواد خام کمتری باشند.
- توجه به مبحث پیش مونتاژ که ضایعات مواد را کاهش میدهد و در نتیجه باعث کاهش هزینهها میشود.
- بهکارگیری فنآوریهای خنککننده بهبودیافته که مصرف برق را کاهش میدهند.
- استفاده اصولی و درست از انرژیهای پایدار با هدف کاهش گرمای مراکز داده و صرفهجویی در مصرف آب.
اروپا در زمینه کاهش ضایعات، استفاده از روشهای نوین خنکسازی مراکز داده و البته مبحث رایانش سبز و استقرار مراکز داده کربن خنثی پیشگام است و شرکتهای بزرگ فعال در زمینه راهحلهای زیرساختی نیز این موضوع را به شکل جدی دنبال میکنند. واقعیت این است که آب در حال تبدیل شدن به یک نگرانی حیاتی برای صنعت است و در گذر زمان به یک کالای استراتژیک تبدیل خواهد شد. از اینرو، بزرگترین شرکتها را مجبور خواهد کرد به دنبال روشهای نوینی برای کاهش گرمای مراکز داده باشند. بد نیست بدانید یکی از این راهحلهای پیشنهادی استقرار مراکز داده در فضا است!
تمرکز بر عملکرد بهینه و کربن خنثی نه تنها وجهه خوبی از یک شرکت نشان میدهد، بلکه از نظر اقتصادی نیز خوب است. بهطور مثال، توجه به مبحث اهمیت اثربخشی مصرف انرژی که با اختصار PUE شناخته میشود، قادر است هزینههای عملیاتی را در مقیاس کشوری میلیاردها تومان کاهش دهد. از آنجایی که دیتاسنترهای قدیمی اغلب به طرز وحشتناکی ناکارآمد هستند، سازمانهای آیندهنگر سرمایهگذاری روی دیتاسنتر (مرکز داده) خود را با محوریت کارایی متمرکز خواهند کرد.
واقعیت این است که سازمانهای سنتگرا که تمایلی به پذیرش تغییرات ندارند، نه تنها سرمایههای خود را در آینده از دست خواهند داد، بلکه نزد شهروندان وجه بدی خواهند داشت، بهطوریکه در بلندمدت اعتماد مشتریان و مشوقهای دولتی را نیز از دست خواهند داد.
روند چهارم
شرکتها باید با ایده غیرقابل پیش بینی بودن شرایط آب و هوایی به فکر ساخت و طراحی مراکز داده باشند
در گذشته، هنگامی که قصد پیادهسازی مراکز داده را داشتهایم، به ما گفته میشد شرایط ده ساله آینده جوی را در نظر بگیرید. با این حال، رویدادهای اخیر محدودیتهای برنامهریزی بر مبنای پیشبینی شرایط آب و هوایی را دستخوش تغییر کرده است.
بهطور مثال، در شرایطی که ایران با خشکسالی کم سابقهای روبرو است و میزان بارش باران افت شدیدی داشته است، در نقطه مقابل در کشورهایی مثل ایالات متحده و تگزاس، یخ زدگیهای شدیدی به وجود میآید که باعث میشود مراکز داده و سیستمهای الکتریکی در برخی از هفتههای سرد سال قادر به خدمترسانی نباشند.
در سویی دیگر و در یک نمونه راهبردی جالب، مراکز داده توییتر، اوراکل و گوگل در بریتانیا و کالیفرنیا در فصول گرم سال به دلیل گرمای شدید از دسترس خارج میشوند. یک فاجعه مرتبط در این زمینه؛ غیر قابل پیشبینی بودن شرایط جوی و مهمتر از آن افزایش بلایای طبیعی و غیره منتظره است.
آب و هوا به طور فزایندهای به سمت غیرقابل پیشبینی بودن در حرکت است. در نتیجه طراحان مراکز داده دنبال راهکارهایی برای مقاومسازی یا جایگزینی مراکز داده قدیمی با نمونههای جدیدتر هستند، زیرا مراکز داده قدیمی نمیتوانند با شرایط آب و هوایی شدید مقابله کنند. در طول دهه آینده، طراحان مراکز داده مجبور خواهند شد بر مبنای طراحیهای نوآورانه به مقابله با حوادث شدید آب و هوایی بپردازند تا مرکز داده قادر به فعالیت در شرایط مختلف باشند.
روند پنجم
تقاضای فزایندهای برای دیتاسنترهای کوچک باهدف دستیابی به محاسبات توزیع شده در لبه وجود دارد
دومرتبه باید به گذشته نگاهی داشته باشیم. در گذشته، یک دیتاسنتر بزرگ و کارآمد مورد توجه قرار داشت و شرکتها از داشتن دیتاسنترهای بزرگ به خود افتخار میکردند، اما این روند در حال تغییر است. این تغییر از دو کشور ایالات متحده و انگلستان آغاز شد. در شرایطی که امروزه دیتاسنترهای بزرگی با توان 600 مگاوات در خارج از لندن یا 500 مگاوات در ویرجینیا مورد توجه قرار دارند. همچنین روایتی وجود دارد که توسط برخی از اپراتورهای دیتاسنتر مطرح شده است، مبنی بر اینکه دیتاسنترهای بزرگتر بهتر از دیتاسنترهای کوچکتر هستند و تاکیدشان بر عملکرد و موارد دیگر است، اما تغییرات بزرگی در راه است.
شرکتهای بزرگ فعال در زمینه ساخت دیتاسنترهای بزرگ با تبلیغات و بازاریابیهای گسترده در جهت پر اهمیت نشان دادن این موضوع هستند، اما واقعیت این است که دنیای صنعت و فناوری به دیتاسنترهای کوچک علاقهمند شده است.
سازمانها به دیتاسنترهای با ظرفیت بالا نیاز دارند تا در اسرع وقت به مشتریان خود خدماترسانی کنند. بسیاری از خدمات دیجیتال جدید حساس به تاخیر هستند و نیازمند محاسبات توزیعشده هستند که تحلیلهای بیدرنگ را ارائه کنند. این محاسبات توزیعشده به شرکتها اجازه میدهد بنابر قوانین حاکمیت دادهها، اطلاعات را درون کشور مطبوع خود ذخیرهسازی کنند. از اینرو، نیازمند دیتاسنترهای لبهای هستند که تا حد امکان نزدیک به محل مشتری باشد. دیتاسنترهای توزیعشده کوچکتر و چابکتر در حال تبدیل شدن به یک روند جدید در صنعت هستند که روزبهروز اهمیت خود را بهتر نشان میدهند.
همچنین، سازمانها میدانند که دیتاسنترهای عظیم، منابع عظیمی را مصرف میکنند. انتخاب سایت، مسائل ساخت و ساز، چالشهای زنجیره تامین و بسیاری از عوامل دیگر ساخت دیتاسنترهای عظیم را محدود میکند و ساخت آنها چندین سال طول میکشد و بسیاری از مشتریان علاقهای ندارند این مدت به انتظار بنشینند. ما همچنان شاهد ظهور دیتاسنترهای 500 مگاواتی خواهیم بود، اما در پشت صحنه، شرکتها هزاران دیتاسنتر 1 تا 10 مگاواتی خواهند ساخت.
روند ششم
برخی از صنایع بیش از سایرین تحت تاثیر این روندها قرار خواهند گرفت
برخی از صنایع، چه به دلیل تفکر قدیمی و چه به دلیل هزینههای کم بر استفاده از مراکز داده در محل به جای فضای ابری عمومی تاکید دارند. دو مورد از این صنایع در حوزه امور مالی و مراقبتهای بهداشتی هستند. هر دو صنعت سرمایهگذاری های قابل توجهی در مراکز داده متعلق به خود دارند که متاسفانه بسیاری از آنها قدیمی هستند و نیاز به بهبود دارند. این مراکز داده کمتر توسعه یافته، با مشکلات مختلفی روبرو هستند. در گذشته، شاهد خرابیهای مرکز داده در سرویس بهداشت ملی برخی از کشورهای اروپایی بودهایم که نیاز به مدرنسازی داشتهاند. ما شاهد خواهیم بود که موسسات مالی و سیستمهای مراقبتهای بهداشتی گزینههای خود را ارزیابی میکنند و به روندهای جدید حرکت خواهند کرد، زیرا مراکز داده قدیمی چیزی جز دردسر ندارند. این صنایع برای بازسازی و نوسازی مراکز داده تحت فشار خواهند بود و مجبور خواهند بود به فکر گزینههای جایگزین مطمئن باشند.
روند هفتم
سازمانهای بیشتر و بیشتری این چالشها را خواهند دید و بهطور جدی به این فکر میکنند که آیا باید روند طراحی را به شرکتهای متخصص برون سپاری کنند؟
وقتی صحبت از تسریع ساخت و ساز، حل مشکلات بهرهوری، مقابله با تغییرات آب و هوایی و ساخت دهها یا صدها مرکز داده (دیتاسنتر) میشود، برخی از سازمانها موفقتر از سایرین خواهند بود.
دیدگاه ما این است که روزهای مرکز داده “خودت انجام بده” در حال محو شدن است و سازمانها به سراغ شرکتهای متخصصی خواهند رفت که میدانند چگونه با مخاطرات خطرناک، پیچیدگی بی سابقه و تقاضا برای کارایی بیشتر و کنترل هزینهها کنار بیایند. چه سازمانها به دنبال کمک از شرکتهای متخصص باشند یا بخواهند به سمت الگوی مراکز داده هممکانی حرکت کنند، ما شاهد تغییر به سمت کمک از شرکتهای متخصص به جای “خودت انجام بده” خواهیم بود.
پیچیدهتر شدن الگوی عملکردی تجهیزات زیرساختی باعث شده تا شرکتها مجبور شوند از خدمات شرکتهای فعال در این زمینه استفاده کنند تا چابکی، کارآمدی و جایگاه خود در بازار را حفظ کنند. واقعیت این است که ما نیازمند مراکز داده نوینی هستیم که در مقایسه با نمونههای سنتی و قدیمی مصرف انرژی را 70 درصد کاهش دهند، مصرف آب را به صفر برسانند و در یک سال ساخته شوند. این پروژهای است که تنها شرکتهای مجرب و با سابقه توانایی پیادهسازی آنرا خواهند داشت.
نویسنده: حمیدرضا تائبی